بایگانی برچسب ها: identity

اهل کجا هستید؟?

MC40_questionmarkمن پنج ساله بود که پدر و مادر من از کانادا آمد. آنها پناهندگان از پاکستان بودند. یک سال پس از ورودمان, برادر من متولد شد. یک سال دیگر گذشت و خواهر من آمد همراه. در آن سال های اولیه, من هرگز نمی دانستند که چه هویت بود، اما من می دانم که من متفاوت بود.

در حال رشد به عنوان یک کودک مهاجر سخت بود. اولین سوال من اغلب خواسته شد بود “که در آن شما را از?” پاسخ آسان پاکستان بود. این بخشی از من بود. در کنار, من فکر می کردم که در کانادا زندگی می کنند دشوار بود. من برای اینکه مورد آزار واقع شدند “پاکی”, محافظ پدر و مادر من اجازه نداد من به رفتن را به sleepovers و فیلم و لباس های من بوی مانند ادویه جات پاکستانی مادرم استفاده شده در غذاهای سنتی ما. من بین دو جهان گرفتار شد و نمی دانستم چگونه آنها را آشتی.

من مطمئن هستم که زمانی که آن را، اما گاهی اوقات در طول سال های مدرسه ابتدایی من اتفاق افتاده است, گفت که من از پاکستان بود پاسخ آسان به دادن دیگر. خاطرات و زندگی در کانادا بیشتر آشنا شد. پدر و مادر من را تشویق کرد یکی من سمت چپ به جشن و کمک به خانه جدید من و به یاد داشته باشید. من به یاد داشته باشید حضور در مراسم شهروندی من و با هیجان گفتن من 5هفتم خانم معلم کلاس. برنت که من در حال حاضر در کانادا بود.

من در دفتر MPP داوطلب بود و اولین سفر من به اتاوا جایی که من مادرم از برج صلح در پارلمان کانادا در ترس از جایی که من ایستاده بود به نام.

در طول سال در مقطع کارشناسی من در دانشگاه تورنتو, من در طول تابستان شروع به سفر. کار در خارج از کشور در جوامع مختلف, من همین سوال پرسیده شد من در کانادا خواسته شده بود “اهل کجا هستید؟?"من جواب داد, "از کانادا"

سوال بعدی این بود “جایی که شما واقعا از?"در نا امیدی, گاهی کاملا ناراحت به نظر میرسند, من می خواهم پاسخ, “من در پاکستان متولد شد، اما من در کانادا بزرگ شد”. من بسیار افتخار از تولد پاکستان و اوایل سال بود، اما من نیز بسیار مطمئن بود که خانه من بود در حال حاضر کانادا.

به 2009, خانواده من تصمیم به بازگشت به پاکستان. من هیجان زده و عصبی بود. قبل از اینکه ما را ترک کانادا, من به یاد داشته باشید فکر هیچ کس از من بپرسید که من از کجا بود – من صحبت می کنند زبان اردو, پوشیدن های سنتی shalwar شلوار و نمی ایستادگی کردن در جمعیت.

هنگامی که ما در لاهور وارد, من با خانواده ام رفت و یک ظرف chana از یک فروشنده خیابانی دستور داد. من فقط شروع به خوردن آن زمانی که صدای یک زن در پشت من بی سر و صدا پرسید: “برنامه kahan SE HAIN?” معنی “اهل کجا هستید؟?”

من می توانم آن را باور نمی کند. در اینجا ذکر نشده!

من تنها یک درایو چند ساعت از لاهور در یک شهر به نام سرگودها متولد شد. من به او گفتم من از پاکستان بود. او را متقاعد نشد و دوباره پرسید.

من گفتم, “من در پاکستان متولد شد، اما در کانادا بزرگ شد.” ما زده گفتگو و صحبت در مورد زندگی ما در نقاط مختلف جهان. من نمی تواند کمک کند اما فکر می کنم از شخص من خواهد بود اگر خانواده ام هرگز پاکستان را ترک کرده بود. وقتی که من در کانادا وارد, من که احساس غیر قابل توصیف غرق شد “خانه” وقتی که من تو را دیدم تورنتو.

امروز, من هنوز هم خواسته که در آن هستم. می گویند که من پاکستان و کانادا پاسخ آسان و حق را به. من ممکن است در یک بخش از جهان متولد شده و در چند خاطرات من رغبت، اما کانادا خانه من است. با هم, دو محل ساخته اند من که هستم و که, من سپاسگزار هستم.

-سعدیا در Mississauga

 

هویت: داستان دو دختر

MC40_Daughtersمن یک یهودی و نسل اول کانادا هستم. پدر و مادر من از بازماندگان هولوکاست که خدا را رها زمانی که خانواده خود را توسط نازی ها کشته شدند. هر دو پدر و مادر من چندین زبان صحبت می کردند اما زبان خانواده انتخاب ییدیش. آنها به من را به ییدیش صحبت می کنند و من می خواهم آنها را به زبان انگلیسی پاسخ.

من یک زن که نسل چهارم کانادا از تبار ایرلندی کاتولیک ازدواج. به عنوان یک کودک, پدر او به خانواده به کلیسا هر یکشنبه کشیدن. اما پس از آن او تا به حال یک تجلی سکولار – گلف – و قرار دادن نماز جایگزین. امروز, مجموع دین در خانواده همسر من شامل سریع, عمدتا غیر قابل درک, لطف قبل از غذا.

من و همسرم بیخدا. هیچ اشاره از دین در خانه ما وجود دارد. . ما این فرهنگی, مذهبی نیست, آیکون.

وجود دارد هر گونه درگیری های مذهبی و یا فرهنگی در خانه ما بوده است هرگز قبل از بچه ها از سال به دنیا آمده اند یا. . آنها نمی توانند بی شباهت تر از یکدیگر. ادامه مطلب